درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان
دل نوشته های تنهایی دل نوشته های تنهایی من چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:, :: 10:44 قبل از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
برای خودت زندگی کن چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:, :: 10:43 قبل از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 4:1 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
در نبودت با سایه ام به جای تو حرف می زدم امروز که هوا ابری است تنهاااااااای تنهاااااااام چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 4:0 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 3:59 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 3:56 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست. چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:, :: 10:23 قبل از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
تنهایی این نیست که هیچکس اطرافت نباشه! دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, :: 4:4 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
دلم گرفته انگاری غصه تمومی نداره خدا کجایی تا دلم سر روی شونت بذاره دلم گرفته از همه هیشکی نمی فهمه منو شونتو کم دارم خدا تو دیگه از پیشم نرو دلم گرفته انگاری غصه تمومی نداره خدا کجایی تا دلم سر روی شونت بذاره دلم گرفته از همه هیشکی نمی فهمه منو شونتو کم دارم خدا تو دیگه از پیشم نرو
یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 5:3 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
چقدر دوست داشتم یک نفر از من میپرسید . چرا نگاه هایت انقدر غمگین است؟ چرا لبخندهایت انقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود... همیشه من بودم و تنهایی و پر از خاطره... اری با تو هستم...!! با تویی که از کنارم گذاشتی... و حتی یکبار هم نپرسیدی! چرا چشم هایت همیشه بارانی است....!!!! یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 3:47 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
چه آسان از یاد تو رفتم یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 3:42 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
کاش بودی . . . یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 3:40 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
اشک ها قطـره نیستنـد ! یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 3:38 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﯾﺪﻥ ﻋﺸﻘﻢ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻃﻨﺎﺏ ﺑﺎﻓﺘﻪ... شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, :: 4:39 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
کاش شود بی تو بمانم حاضرم جان دهم با تو نمانم ای دوست چ شد ان هم حرف؟ نمیخواد کنی ادای عاشق بودن سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 6:17 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
آتش گرفتم
پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, :: 3:54 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
یه خونه ی تاریک با یه دلی که شکسته...
حالا دیگه خونه ام شده خونه ی تاریک ،چراغا خاموش به قلبم شده نزدیک ،نزدیکتر از اونی که تنهایی کنارم میمونه تا باز بیاد لحظه مرگم......................
پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, :: 4:2 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
خدا چرا اینهمه ظلم بی عدالتی تو که میدونستی ما آدما به خودمون رحم نمیکنیم چرا به حرف فرشته هات گوش نکردی؟ چرا ما ؟چرا زمین؟چرا با این آدما که اینقد احمق و سطحی نگرن؟ چرا باید یکی اینقد بالا باشه که دست هیچکی حتی خودتم نرسی و یکی اونقدر پایین و پست باشه که دیده نشه؟
یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 3:50 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
دیگر برای داشتنش سماجت نمی کنم ، صد تا قفس هم برایش بسازم باز هم میرود
![]() پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 4:44 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
گاهی حجم دلتنگی هایم آنقدر زیاد می شود که دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ می شود. دلتنگم... دلتنگ کسی که گردش روزگارش به من که رسید ازحرکت ایستاد... دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید... دلتنگ خودم... خودی که مدتهاست گم کرده ام...
![]() پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 4:40 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
توراکشیدم آری بانفسهایم ازتودمیدم تادروجودم باشی با قدم هایم راه عشق را پیمودم تا همسفرم باشی باتپش قلبم با چشمان پرازاشکم تورا به یاد می آورم تا بدانی همیشه . به یادت هستم....... **هنوزهم دوستت دارم**
سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:42 قبل از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
گـل یا پــوچ؟ دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 3:44 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
خودت در واژه ها می نشینی ..!
خودت قلم را وسوسه می کنی !!
و شعر را بیدار می کنی !!
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 3:35 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
خدایا! برای خاموشی شب های انتظارم... فقط یک فوت کافیست... خاموشم کن... خســــته ام...
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 3:34 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
ای مــتــرســـــــــــک !
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 5:40 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
اینجـــــا زمیــن استــــ.... یادت که نرفته ... زمــــیـن گرد استــــ آهــــــــــــــای.....تویـےکه مــــرا دور زدے.... فردا به خودمـ خــــــواهے رسید...!!! حـــال و روزت دیدنـــی ست... یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 5:38 بعد از ظهر :: نويسنده : اصغرنورخیریان
![]() ![]() |